سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 04 خرداد 2

تاریخ دوران حضرت فاطمه زهرا همیشه توام با سوالات بسیار زیادی بوده است .
چگونه ممکن است امت اسلام به این زودی واقعه غدیر خم را فراموش کنند؟
چگونه ممکن است با زهرا که دارای مقام رفیعی در جامعه اسلامی آن روز بود این گونه رفتار کنند؟
چگونه ممکن است اولی و دومی با این که این همه اخطار پیغمبر و پیشگوییهای آن حضرت باز هم دست به این فجایع تاریخی بزنند؟
چرا حضرت امیر خانه نشینی را بر جهاد ترجیح داد؟چرا ایشان مامور به سکوت بودند؟
چرا حضرت فاطمه به پشت درب خانه آمدند؟
چرا با اینکه پیغمبر از ضمیر این بدکاران (اولی و دومی)آگاه بودند جلوی نفوذ آنها را نگرفتند؟
.
.
.
سوالات بسیار است و بسیار که البته چند سالی است که در این زمینه ها به شدت در حال تحقیق و مطاله هستم.حدود تابستان دو سال پیش بود که بالاخره جوابهای مناسبی برای این سوالات یافتم و تازه متوجه شدم که ما تاریخ اسلام را چگونه باید بررسی کنیم.
بگذریم که این قصه سر دراز دارد و ...
بد نیست که در این پست به جایگاه حضرت زهرا در مدینه آن روز اشاراتی کنم.
منزل حضرت زهرا تنها منزلی بود که به مسجد درب داشت . به این معنا که حضرت فاطمه برای بیرون رفتن از منزل باید از درون مسجد رد می شدند.
پایگاه پیامبر هم معمولا در مسجد بود به این معنا که اکثر اوقات رسول الله در حالی که حداقل سی الی چهل نفر (حداقل) در مسجد بودند در حال رتق و فتق امور بودند.
هرگاه که حضرت زهرا برای امری (حضرت زهرا روزانه حداقل سه بار برای آب آوردن از خانه بیرون می رفتند) به خارج از خانه می رفتند پیامبر بلند می شدند و به احترام ایشان می ایستادند.به تبع ایشان همه مسلمانان حاضر نیز می ایستاند و احترام می کردند در بعضی موارد پیامبر جلو می رفتند و دست حضرت زهرا را بوسه می زدند . (پیامبر غیر از دست زهرا دست دیگری را نبوسیده بودند)
در جنگها آخرین کسی که پیامبر از آنها خداحافظی می کرد فاطمه بود و اولین کسی که به او سلام می کرد ایشان بودند.
هر بار که از درب خانه حضرت فاطمه رد می شدند می ایستادند و آیه تطهیر را تلاوت می فرمودند.
حضرت زهرا برای زنهای مدینه حکم استاد داشتند لذا تسلط و نفوذ بسیاری بر شهر از طریق زنهای مدینه داشتند.
.
.
.
خلاصه بعد از فوت پیامبر شخصیتی با این عظمت در نگاه مردم مدینه با ابوبکر سر مساله فدک و ولایت درگیر می شود.
که بماند برای پست بعدی که احتمالا داستان جالبتر هم بشود.
 نوشته شده توسط محمد حسین افشاری در جمعه 86/3/11 و ساعت 10:57 صبح | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

کهف المهدی
مدیر وبلاگ : محمد حسین افشاری[45]
نویسندگان وبلاگ :
نیما ابراهیمی
نیما ابراهیمی (@)[0]

اکبر رهنمون
اکبر رهنمون (@)[0]

سید امین طاهری
سید امین طاهری (@)[0]

مجتبی موحدیان
مجتبی موحدیان (@)[12]

هادی بزاززادگان
هادی بزاززادگان (@)[0]

مصطفی کنعانی
مصطفی کنعانی[5]

آخرین مسافر کهف المهدی مهدی امام زمان حسین افشاری رضا صاحب الزمان زیارت علی اکبر لطیفیان شعر شهدا شهید عبادت خدا حبل طناب صراط نور برهان رحمت

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 31
مجموع بازدیدها: 49926
جستجو در صفحه

لینک دوستان
لوگوی دوستان
خبر نامه